امام حسن(ع)؛ سیب خوشبو

موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نگاه «سیب خوشبو»

حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای حسن! تو «سیب خوشبو»، محبوب و برگزیده خالص قلب من هستی...

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳۱ خرداد ۹۵، ۱۹:۴۰ - بشرا
    افرین

۴ مطلب با موضوع «دانشگاه ملی» ثبت شده است

سال ششم-(دوره ی جدید)-شماره ی چهل و ششم-بها:4 دقیقه

بسم الله

آیا ما از خدا طلبکاری داریم؟!

اشتباه گرفته اید آقا!

 

مشق شب:خدا؟...نمی شناسم!!(2)

امام حسن(علیه السلام) فرمود:

آن‌ کس‌ که‌ بر حسن‌ اختیار خداوند توکل‌ و اعتماد کند [و به‌ قضا و قدر الهى‌ خشنود باشد] آرزو نمى‌کند در غیر حالى‌ باشد که‌ خداوند برایش‌ اختیار کرده‌ است‌.

تحف‌ العقول‌ ، ص236

تا یک شهادت به پست اهالی سیمای جمهوری اسلامی ایران می خورد، تمام فیلم های تولیدی شان را درباره خدا و پیغمبر می ریزند روی دایره. جدا از زمان پخش این فیلم ها در مناسبت هایی خاص -که البته نسبت به قبل خیلی بهتر شده است- تاثیر این تصاویر روی ملت بعضا نادیده گرفته می شود. تاثیری که مستقیم نیست، اما دیدها را کم کم عوض می کند. آن وقت ملت ما می شوند طلبکار حضرت باری تعالی! (نعوذ بالله)

عشق است فیلم ارزشی!(=معناگرا، محتوایی)
1.پسر خانواده -که پدرش حسابی مریض است و حتما هم دکترها باید از او قطع امید کرده باشند- دست به دعا می برد و به ثانیه نکشیده پدر شفا پیدا می کند. خدایا شکرت!
2.خانم خانه که با فوت همسرش حسابی در استیصال است هر آن که اراده کند می تواند روح پدر خانواده را در اجتماع کلی دود و صداهای قشنگ ببیند. جل الخالق!
3.مادر خانواده که از پسرش حسابی شاکی است، او را عاق(=نفرین) می کند و به چشم به هم زدنی با او تماس می گیرند و می گویند پسرت رفت زیر تریلی هجده چرخ.
(توضیح ضروری: این صحنه بیش تر در این فیلم ترکیه ای که اخیرا نشان می دهد و حسابی هم کمدی است نمایان است. فیلمی که به نظر من نه تنها اعتقادات مردم را تقویت نمی کند، بلکه آن ها را به سخره می گیرد.)
4.و...!

خدا! مگر خودت نگفتی بخوان مرا؟!
قسمت ساده و خوش بینانه ی ماجرا آن است که مردم این فیلم ها را می بینند و اعتقاداتشان خیلی زیاد و محکم می شود. اما اگر کمی نیک بنگریم(!) خواهیم فهمید که این حرف ها در قالب فیلم، فقط و فقط دارند ملت را عادت می دهند به طلبکار بودن از خدا. موضوعی که کم کم دارد در هیئت هایمان هم جای خود را باز می کند.
"تجربی کردن معنویات" یا "عینی ساختن ماوراء الطبیعه" امری نیست که بتوان آن را با این فیلم های آبدوغ خیاری به مردم نشان داد. اگر بخواهیم با همین روند پیش برویم مسلما در چند دهه آینده ملتی خواهیم داشت که از خدا و ائمه اطهار طلبکار می شوند و به خاطر دعاهایشان پیش خدا چرتکه می اندازند.
کم تر در فیلم هایمان، "قسمت"، "تقدیر"، "خواست خدا" و "عدم استجابت دعا" به تصویر کشیده شده است. مردم ما عادت کرده اند به این که تا خدا را صدا بزنند، خدا هم درخواست آن ها را اجابت کند.
البته در این میان باید آیه شریفه "ادعونی استجب لکم" را هم مد نظر گرفت. اما مشکل این جاست که برخی خدا را برای خودشان می خواهند.
موضوع به همین سادگی ها نیست. امیدوارم ملتمان بیش از این ها حواسشان جمع باشد و البته برنامه سازان صدا و سیما و صد البته "کارشناسان مذهبی" فیلم ها که چندی است حضور آن ها در فیلم های مذهبی مد شده است. در این جریان آن ها کم مقصر نیستند!

*نکته: این طور که فکر می کنم این موضوع، سوژه ی خوبی برای یک مقاله است. اما فکر می کنم تا همین حد کفایت کند. خودتان دیگر عواقب و ریشه ها و اثرات این مسائل را در ذهن های زیبایتان بسازید.


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ در این هفته لطف کردند.

سایت نجوا -- ناراحت -- وبلاگ بی سایه بان -- وبلاگ لیوان خالی -- آرمیتا -- وبلاگ خیزران -- وبلاگ غیرطبیعی ها -- وبلاگ گلچهره -- وبلاگ ناگهان چقدر زود دیر می شود! -- وبلاگ کاغذ کاهی -- وبلاگ حیات خلوت -- وبلاگ مسیحای دل -- وبلاگ تخریبچی دوران -- وبلاگ مرصاد

۲۸ نظر ۲۲ آذر ۸۷ ، ۲۱:۲۱
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی بیستم-بها:6 دقیقه

بسم الله

نویسندگان امین کجایند؟
مبهم برای ما،روشن برای آن ها

 

مشق شب:خدایا!شنواترین گوش ها را به من عطا کن!آمین یا رب العالمین

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

به‌ درستى‌ که‌ پر دیدترین‌ دیده‌ها آن‌ است‌ که‌ در خیر نفوذ کند،و شنواترین‌ گوش ها آن‌ است‌ که‌ تذکرى‌ را بشنود و از آن‌ سود برد،سالم ترین‌ دل ها آن‌ است‌ که‌ از شبهه‌ها پاک‌ باشد .

تحف‌ العقول‌ ، ص‌238

برداشت اول-

درست آن چه امروز برای ما روشن و واضح است،
برای نسل های آینده مبهم می باشد
و تاریخ روشنگر نسل های آینده است
و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند،
باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند.
روح الله الموسوی الخمینی،صحیفه ی نور،ج2،ص84

***

شبکه یک سیما:ماجراهای دختر چشم بادامی(به زودی)
شبکه دو سیما:جواهری در قصر(پخش شد و تمام شد؛به دیگر سخن همان یانگوم خودمان)
شبکه سه سیما:امپراطور دریا(همان که امروز روز پخش می شود)
شبکه چهار سیما:ارتش سرخ کره(!!)و آن دختره(به زودی)
شبکه تهران:در پیت ترین یانگوم دنیا(به زودی)
و...

داشتم پیش خودم فکر می کردم که این روزها چه قدر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارد خوب کار می کند.یادم نمی رود که وقتی داشت «ساعت شنی» یا قبل تر از آن،نرگس و چهارخونه و شب های برره پخش می شد،نمایندگان مجلس و اهالی فرهنگ و دست اندرکاران نگران امور،چه قدر نگران جو فرهنگی مملکت بودند و سر مهندس عزت فریاد می کشیدند که وا فرهنگا!وا اسلاما!وا مردما!چه دارید بر سر اصالت این ملت می آورید؟...هان؟؟

اما الآن که نه «ساعت شنی» پخش می شود و نه «نرگس» و غیره،همه راحت شدند و صدایشان هم در نمی آید.خوب بالاخره هر چه باشند،این سریال ها از جواهری در قصر و امپراطور دریا و این ها که بهتر نیستند.یانگوم و امثالهم که کاری به کار ما ندارند.یک سری چشم بادامی می آیند جلوی دوربین،دلقک بازی در می آورند و می روند.«ساعت شنی» کجا و «امپراطور دریا» کجا... .

کلا فی الحال در برداشت اول می خواستم بگویم ای قلم های امین!(به قول خودتان البته)سرتان را راحت به بالین بگذارید که چشمان ملت مستضعف را درخشش جواهری در قصر پر کرده است و دیگر جای نگرانی نیست که فرهنگ مملکت با سریال هایی مثل «ساعت شنی» و امثالهم خدشه دار می شود.دیگر حنجره ی زیبایتان را به زحمت نیندازید.«ساعت شنی»ها دیگر پخش نمی شوند؛البته به همت بلند شما...دست مریزاد!!

.::**=== === === === === ===**::.

برداشت دوم-

درست آن چه امروز برای ما روشن و واضح است،
برای نسل های آینده مبهم می باشد
و تاریخ روشنگر نسل های آینده است
و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند،
باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند.
روح الله الموسوی الخمینی،صحیفه ی نور،ج2،ص84

***

شبکه یک سیما:پدرخوانده
شبکه دو سیما:رقص پرواز(نکته:این سریال هیچ ربطی ندارد.به چی؟بعدا خودتان می فهمید.)
شبکه سه سیما:سینما؛گلخانه هر شب سریال های عهد دقیانوس را برای بار سی ام پخش می کند(هر سال،یک بار)
شبکه چهار سیما:یک کم مستند(از نوع هیچ کس ندیده)
شبکه پنج سیما:تا صبح(البته تکراری سال گذشته)
شبکه قرآن سیما:هم چنان ثابت قدم در پخش قرآن های مجلسی و گرفتن اشکال مردم که خدای ناکرده «ذ» را مثل «غ» تلفظ نکنند که اسلامشان دچار ایراد بشود.
و...

مثلا دهه ی فجر است.گوشمان پاره شد از بس حرف های نخ نما شده و تکراری شنیدیم:«منتظر حضور سبزتان هستیم...جان مادرتان بیایید راهپیمایی...تمامی احزاب و تشکل ها و حتی بقالی سر کوچه هم می آید...اصغر آقا تزریقاتی و آقا دوربینی هم می آیند...بیایید...»

سی سال از انقلاب گذشته است.ساختن یک فیلم سینمایی(در حد تیم ملی)و یا یک سریال جالب نهایتا 6 یا 7 سال طول می کشد.(دیگر خیلی همه چیز را صحنه ی آهسته فرض کنیم.)اما هنوز... .البته شاید دارند می سازند،ما خبر نداریم.چون باید فیلم هایی که بازیگران زمان شاه به عنوان توبه نامه در آن بازی کرده اند را تحمل کنیم و خط های وسطش که دائما می آیند و می روند و می خواهند فیلم را از وسط به دو نیم تقسیم کنند را دنبال کنیم.(البته می دانیم کیفیت DVD است.)البته بهتر است سریال استخوان داری پخش نشود.چون خاطر نمایندگان محترم مجلس و آن دسته از همیشه نگرانیان(!!)فرهنگ ملت،مکدر می شود.

من حیث المجموع در برداشت دوم هم می خواستم بگویم که ای نویسندگان امین!نمی خواهد زحمت بکشید.بگذارید مبهم بماند،آن چه برای شما روشن و واضح است.چه حالی داشت پیر جماران که این ها را به من و امثال من گوشزد کرد.چه فایده؟قلم های مسموم می تازند و نویسندگان امین ما معلوم نیست کجایند که این قلم ها را... .

.::**=== === === === === ===**::.

برداشت سوم-

درست آن چه امروز برای ما روشن و واضح است،
برای نسل های آینده مبهم می باشد
و تاریخ روشنگر نسل های آینده است
و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند،
باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند.
روح الله الموسوی الخمینی،صحیفه ی نور،ج2،ص84

***

سال 1404،فرزند خطاب به پدر:بابایی!تو این وبلاگه نوشته انقلاب اسلامی ایران.مگه تو ایران هم انقلاب شده بابایی؟
همان سال 1404،پدر خطاب به فرزند:پسر گلم نمی دانم!این ها را ولش کن!الآن تلویزیون همان سریال افسانه ایی «تا صبح» را دارد.می گویند محصول 1385 است.خیلی قدیمی است.بیا برویم ببینیم.به نظرم علمی تخیلی باشد.
همان سال 1404،فرزند خطاب به پدر:برویم بابایی،برویم!

نویسندگان امین...قلم های مسموم...شکستن...نسل های آینده...مبهم...نسل های آینده...نسل های آینده...والسلام!

تکلمه 1:منظور ما از نویسندگان در این نوشتار،فیلمسازان و هم پیمانان آن ها بودند.ما گیری به نویسندگان به صرف نویسنده نمی دهیم و نمی توانیم بدهیم.آن ها حسابشان سواست.
تکلمه 2:می گویند مار از پونه بدش میاد،صاف میاد در خونه اش؛ماجرای ما هم همین است،از غر زدن متنفریم،شده ایم غر غرو!یکی نیست بگوید که ای عمو!خودت چه کاره ای؟
تکلمه 3:در همین جا جا دارد از برنامه های خوب امسال تلویزیون مثل «محرمانه» و «1404»(حداقل برای نوآوری شان و صرف نظر از لحاظ محتوا)تشکر و قدردانی گردد.


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که در عرض این چند هفته به حقیر و این وبلاگ لطف کردند:

وبلاگ بچه های آسمان -- وبلاگ جزیره ی متروک -- مهاجر -- سایت زیر باران -- وبلاگ هیئت امام حسن مجتبی(علیه السلام) -- وبلاگ من خلوت نشین -- وبلاگ شمیم حضور -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ سهم اباذر -- وبلاگ فطرس -- حاجی -- وبلاگ دست نوشته های یک مانی -- وبلاگ مبارز -- وبلاگ باران عدل -- وبلاگ آتش عشق

۰ نظر ۲۶ بهمن ۸۶ ، ۱۲:۵۸
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی هفدهم-بها:5 دقیقه

بسم الله

نامش شبکه جهانی قرآن سیماست
قول هایی که به ما دادند

 

مشق شب:تا می توانید بیخیال وعده بشوید.از ما گفتن بود!

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

انسان‌ تا وعده‌ نداده‌،آزاد است‌.اما وقتى‌ وعده‌ مى‌دهد زیر بار مسؤولیت‌ مى‌رود،و تا به‌ وعده‌اش‌ عمل‌ نکند رها نخواهد شد.

بحار الانوار، ج78،ص‌113

نوشتن نقد درباره ی رسانه ی ملی کشورمان کار خیلی سختی نیست.چون از طرفی آن قدر سلایق مختلف است و از طرف دیگر کاستی ها زیاد که هر کس می تواند به گوشه ای از این شهر رسانه ای نقدی بزند.گستردگی کارها هم باعث شده است که بعضا مدیریت خیلی از کارهای این رسانه ی ملی،که به فرموده ی امام خمینی(ره)باید دانشگاه ملی باشد به دست افرادی بیافتد که نه بویی از اسلام برده اند و نه رنگی از رسانه دیده!به همین خاطر،مدتی بود که جهت نوشتن نقدی بر شبکه جهانی قرآن سیما و روند آن دست دست می کردم.اما اخیرا آن قدر کارنامه ی این شبکه ی به اصطلاح جهانی درخشان شده است که به هیچ صورت نمی توان آن را زیر سبیلی رد کرد.شبکه ای که در ابتدای تاسیسش قول های زیادی برایش داده شد و قرار بود کارهای زیادی انجام دهد.

سیمای قرآن و صدای قرآن؛موازی های استثنایی!
آن طور که می گویند دو خط موازی در بینهایت به هم می رسند و یکدیگر را ملاقات می کنند.اما شبکه های «سیما» و «صدا»ی قرآن این قاعده را دور زدند و به قول اهالی فن شدند مثال نقضی بر این قانون کلی!نگاهی کوتاه به کنداکتورهای پخش دو شبکه صدا و سیمای قرآن به ما نشان می دهد که «سیمای قرآن» دقیقا همان «رادیو قرآن» است که تنها تفاوتشان فقط و فقط در داشتن تصویر است و نه چیز دیگر.از تلاوت های قرآن گرفته تا سخنرانی ها و پخش محافل انس و چک کردن صوت و لحن و مشاوره های مثلا قرآنی همه و همه برنامه هایی رادیویی هستند که در سیمای قرآن فقط تصویر یک آقا یا خانم به آن اضافه می شوند و اگر شما تصویر تلویزیونتان را ببندید،نه تنها از برنامه ها عقب نمی مانید،بلکه خیلی راحت تر می توانید به کارهای دیگرتان برسید و رادیوی تلویزیونی قرآن را هم گوش دهید.(البته اگر حوصله تان اجازه دهد)

حال این موضوع مطرح می شود که با وجود رادیو قرآنی که شانه به شانه ی آن رادیو معارف حرکت می کند و تنها مخاطبان خاص را جذب می کند و حتی در نظر سنجی های خود سازمان صدا و سیما هم درصد شنونده ی زیادی ندارد،می توان برای افتتاح شبکه ی تلویزیونی-رادیویی قرآن که یک نام جهانی هم قبلش اضافه می کنیم و با این شکل و شمایل خسته کننده به ماهواره ها می فرستیم توجیه خوبی پیدا کرد؟مسلما بحث سر لزوم افتتاح شبکه ی تلویزیونی قرآن نیست.اما نقد بر این جا وارد است که آیا نیاز است شبکه ی تلویزیونی قرآن که یک کپی رادیویی از خودش دارد،با این همه هزینه به روی آنتن برود و بعضا دیدها را هم نسبت به قرآن دچار انحراف کند؟

بی شک اگر حتی بخواهیم خطر پر رنگ تر شدن سکولاریسم را با افتتاح چنین شبکه هایی نادیده بگیریم(که فعلا می گیریم)نمی توان از این موازی کاری فاحش که در آن جدا از اسراف کاری ها،دید مخاطب را نسبت به دین یک دید خشک و تک بعدی می کند به راحتی گذشت.

و قول هایی که دادند...
هیچ گاه یادمان نمی رود که مسئولین سازمان صدا و سیما،از جمله مدیر شبکه ی تلویزیونی قرآن(که نوک پیکان این نقد بیش تر متوجه او و همکاران ارشدش است)در مراسم افتتاح این شبکه و پس از آن در مطبوعات و نشریات،جهت فرار کردن از فشار انتقاد ها چه قول هایی به ما دادند.قول ساخت سریال هایی که بتواند حق آیات قرآن را ادا کند،ساخت برنامه هایی که مخاطبان را جذب کند،ساخت قطعاتی که هم خوش ساخت باشد و هم پر محتوا و... .

اما پس از گذشت کم و بیش دو سال از افتتاح این شبکه،تولیداتی که از این شبکه دیده ایم چیزی جز تلاوت های قرآنی قاریان مختلف در ساعات مختلف روز(آن هم با تصاویری کاملا مرتبط(!!))،تفسیرهای قرآن آن هم به صورت سخنرانی یک روحانی،مشاوره های مثلا قرآنی(که در آن هر چیزی دیدیم جز قرآن) و پخش سریال های تکراری شبکه های دیگر(البته با حذف عنوان بندی آغازی و پایانی؛چون آهنگ دارد)مشاهده نکردیم.

تنها برنامه ی قابل توجه این شبکه که مخصوص نوجوان ها بود و هست «عقیق» نام دارد که تقریبا کپی ای از برنامه های شبیه «نیمرخ» است که در دهه ی 70 از سیما پخش می شد.حتی برنامه های صبح این شبکه که سعی کرده مانند هر شبکه ای صبح گاهان سلامی به بینندگان خود بکند،آن قدر تکراری است که هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

رقابتی که هنوز واردش نشده ایم
نمی دانم چه موقع می خواهیم رقابت رسانه ای را باور کنیم و به خود بقبولانیم که دیگر هر کسی به جز سیمای جمهوری اسلامی ایران،شبکه های دیگری را هم می بیند.اما در عصری که تمامی کارشناسان ارتباطات و رسانه کلی فسفر می سوزانند تا برنامه های جذابی بسازند تا در دل آن بتوانند حرف خود را به مخاطب بزنند،شبکه ی قرآنی را می بینیم که کارشناسی را دعوت می کند و دم دست ترین و راحت ترین برنامه ها(مثل چک کردن نحوه ی ادای کلمات عربی مثل ع و غ و...)را به روی آنتن می برد.شبکه ای که با نام قرآن فعالیت می کند آن قدر باید مخاطبان خود را گسترده فرض کند که بتواند به راحتی صفت «جهانی» بودن را برای خودش اضافه کند؛نه این که حتی نصف بیش تر مردم داخل کشور خودمان هم در تعریف مخاطبان این شبکه نگنجند.


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که در عرض این دو هفته به حقیر و این وبلاگ لطف کردند:

وبلاگ لبگزه -- سلما -- وبلاگ تا صبح انتظار -- وبلاگ کاغذ کاهی -- صاحب عکس(منظور عکس مطلب قبلی است!) -- وبلاگ من خلوت نشین -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ قرآن و اهل بیت -- دلارام -- وبلاگ یک قدم تا پشت خاکریز -- یک بسیجی -- وبلاگ خط سوم

۰ نظر ۰۹ آذر ۸۶ ، ۰۴:۰۵
حسن میثمی

سال چهارم-(دوره ی جدید)-شماره ی هفتم-بها:3 دقیقه

بسم الله

صبح ها،شبکه ی دو را تا به حال دیده اید؟
یک سلام درست و حسابی به مردم ایران

صبح ها،تلویزیون،عرصه ی جولان شبکه های مختلف است.شبکه ی یک سال هاست که با "صبح بخیر ایران" خود،تکراری ها را تکرار می کند.شبکه سه،صحبش را با "صبح آمد" آغاز می کند و به قول خودش ترویج ورزش می کند(البته بیش تر دیدنش)و شبکه تهران هم با "صبح تهران" خواب را صبح علی الطلوع به تهرانی ها هدیه می کند!جدیدا هم شبکه ی قرآن برنامه ی "یک روز نورانی" را آغاز کرده که فعلا درباره اش صحبت نکنیم بهتر است.

"مردم ایران سلام"،برنامه ای است که هر صبح،ساعت 6:30 از شبکه ی دو سیما بخش می شود.برنامه ای با ساختاری متفاوت که کم تر در سیمای جمهوری اسلامی از آن دیده ایم.این برنامه با آیتم های جالب،مباحث جذاب و افراد نو و غیرمنتظره،دست همه ی برنامه های صبحانه ی تلویزیون را از پشت بسته است.

محمدرضا شهیدی فرد،با اجرای خوب و راحتش،آرامش لازم را به بیننده می دهد و مباحثی که مطرح می شوند،یا نو و جدید هستند یا اگر تکراری اند از زاویه ای جدید به آن ها نگریسته می شود.

"مردم ایران،سلام!" نشان داد که ساختن این مدل برنامه ها در ساختار صدا و سیما هیچ محدودیتی ندارد و اگر 29 سال است که از این برنامه ها نمی بینیم(یا کم تر می بینیم)به دلیل آن است که سازنده ی خوش فکر نداریم.البته این موضوع را هم نباید نادیده گرفت که ساختار حال حاضر صدا و سیما،با ساختار 29 سال پیش،در حد زمین و آسمان متفاوت است.

اما،به دور از هر گونه بحث حاشیه ای،"مردم ایران سلام"خیلی موضوعات را به مردم ایران ثابت کرد.این که تلویزیون می تواند بیش تر از یک رادیو،در عرصه ی رسانه ها حاضر شود و دیگر این که خیلی وقت ها ما برای خودمان،خط قرمزهایی می کشیم که در دنیای خارج،هیچ گاه این خط قرمز ها وجود ندارند.نه فقط در تلویزیون و رادیو و رسانه های دیگر و امثالهم.بلکه در دیگر عرصه ها...خط قرمزهایی خیالی که بعدا بر اساس آن تحلیل می کنیم و آن خط قرمزها را پر رنگ می نماییم.آن زمان است که خودمان را در حصاری می بینیم که به دستان خودمان ساخته ایم.

کاش آن روز نرسد...!
*نکته:مشق شب را حتما بخوانید...
*نکته:در این باره ببینید:
درباره ی برنامه های شکبه دو،و "مردم ایران سلام" نظر دهید.
اطلاعات تکمیلی درباره ی "مردم ایران سلام"


مشق شب:و این هم یک راهکار...نزدیکی های رحلت امام است...نه؟او هم عالم بود...نه؟چقدر او را می شناسیم؟

امام حسن(علیه السلام)فرمود:

هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.

إحقاق الحقّ : ج 11، ص 238، س 2


آن هایی که نظر دادند:از آن هایی که نظر دادند و ندادند و دیدند و خواندند ممنون!
۱ نظر ۱۲ خرداد ۸۶ ، ۱۰:۱۲
حسن میثمی