امام حسن(ع)؛ سیب خوشبو

موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نگاه «سیب خوشبو»

حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای حسن! تو «سیب خوشبو»، محبوب و برگزیده خالص قلب من هستی...

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳۱ خرداد ۹۵، ۱۹:۴۰ - بشرا
    افرین

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه مبارک رمضان» ثبت شده است

سال هفتم - (دوره ی جدید) - شماره ی پنجاه و هشتم-بها:1 دقیقه

بسم الله

ساقیا آمدن عید مبارک بادت...

سرشار از خدا

مشق شب:مسابقه ای از جنس خدا...
امام حسن(علیه السلام) فرمود:
به‌ درستى‌ که‌ خداوند ماه‌ رمضان‌ را میدان‌ مسابقه‌ خلق‌ خود ساخته‌ تا به‌ وسیله‌ طاعتش‌ به‌ رضاى‌ او سبقت‌ گیرند.
تحف‌ العقول، ص239

نزدیک خط پایان که شد، با خودش یک حساب سرانگشتی کرد. دید تازه دور اول است. تمام عضلاتش پر از انرژی بود. دیدن آن هایی که دورهای هزارم شان را هم تمام کرده اند، حسابی به او روحیه می داد.

در پیست مسابقه، باران که می بارید، سر تا پای وجودش از امید خیس شده بود. گاه می دوید، گاه پرواز می کرد. به آسمان نگاه می کرد و از روی موانع می پرید.

باران که می بارید، سر تا پای وجودش از خدا پر شده بود. تازه دور اول بود. پر از انرژی...


و... آن ها: از تمامی دوستانی که در این مدت از نبودنمان خوشحال بودند و کلی حال می کردند، برای بازگشت مان عذرخواهی می کنیم. باید تحمل کنید دیگر!

۱۷ نظر ۳۱ مرداد ۸۸ ، ۰۶:۰۰
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی چهاردهم-بها:2 دقیقه

بسم الله

ماه مبارک رمضان هم تمام شد
می خواهم آدم بمانم

یکم-مثل دانش آموزی که غروب سیزدهم فروردین،دلش می گیرد که چرا تکالیف نوروزی اش را انجام نداده است،دلم گرفته و شور می زند.یک کم ترس هم دارم.از چه؟نمی دانم!

دوم-یک ماه خوردم و خوابیدم.این را هم می گذارم روی یازده ماه دیگر.می شود دوازده ماه خوردن و خوابیدن.البته می گویند این ماه با هزاران هزار ماه برابری می کند.یعنی به عبارتی می شود هزار و یازده ماه.تو بگو یک عمر.چه کار دارم می کنم؟تو می فهمی من چه می گویم؟خودم هم نمی فهمم،دیگر چه انتظاری از توست؟!

سوم-می گویند هر کس از این ماه آمرزیده نشده بیرون برود،شقی است.دلیل ترسم هم همین است.می ترسم بانگ عید فطر را سر دهند و من هنوز...

چهارم-دلم گرفته و شور می زند.از این که نکند آخرین ماه مبارک رمضانی باشد که در این دنیا نفس می کشم...

پنجم-چه دارم بگویم؟در مقابل حضرت دوست جز چند آیه روخوانی و سه شب قدر چه دارم که ببرم؟ماه رمضانی که - مانند هر سال - با دیدن سریال های تلویزیونی گذشت.حتما انتظار داری او هم برای دیدن حاج یونس فتوحی و هستی و این ها برایت ثواب های کثیر ثبت کند.خدایا!هیچ ندارم.چه کنم؟

ششم-یارب!لبیک نگفتن های ما را ببخش.کاهلی ما را نادیده بگیر.می دانم که هر سال این را می گویم.اما...خودت گفتی صد بار اگر توبه شکستی...

هفتم-می گفت ماه مبارک رمضان یک نماد است.یک ماه تمرین است برای ماه های دیگر.معبودا!چه کنم که برای یازده ماه دشواری،توشه ای بر نچیدم.تو یاورم باش...

هشتم-مرا دریاب که دل دریایی من بی تو مرداب است...


مشق شب:تمام شد........و من مسابقه را باختم.خوش به حال تو...

امام حسن(علیه السلام)فرمود:

خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.پس عده اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.

تحف العقول:ص 234، س 14
من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 511، ح 1479


با تشکر از دوستان خوبم که این هفته هم تنهایم نگذاشتند.

وبلاگ تا صبح انتظار -- وبلاگ کاغذ کاهی -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ پیک گردان -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ حیات خلوت -- ناشناس -- وبلاگ بسیجی شهید محمد عبدی -- وبلاگ امام حسن مجتبی(علیه السلام)

۰ نظر ۲۰ مهر ۸۶ ، ۰۱:۲۰
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی دهم-بها:1 دقیقه

ندای ربنا به گوش می رسد...آیا حاضری...؟
آمده ام که سر نهم...

و اینک معبود است که تو را می خواند.کلی میهمان دارد که شاید به فکرت هم نرسد چه قدر آنان را عزیز داشته است.درهای جهنم را برای او بسته است.دست و پاهای بدخواهش را در غل و زنجیر کرده است و حتی گفته که لحظه لحظه های تنفسش برای من ذکر است.
در این یک ماه،همه چیز این دنیا برعکس می شود.مردم خوب می شوند.گناه کاران،بیش تر مواظبند و...
اگر در دیگر ماه ها،لازم بود هزاران هزار ذکر بگویی تا سیمت وصل شود،در این ماه 24 ساعته به بالا وصلی!
اما،از شما چه پنهان؛نمی دانم چرا دیگر فراخوان عاشقی خدا دلم را نمی لرزاند...یعنی من عاشق نیستم؟نمی دانم چرا دیگر برای لحظه های عبادت ثانیه شماری نمی کنم؟
خدا هم در این یک ماه...

دلت را خانه ی ما کن...مصفا کردنش با من...


مشق شب:چه بگویم که در این ماه،لحظه لحظه اش مکلفیم.دیگر مشق شب سیب خوشبو راه به کجا می برد؟

آمده ام که سر نهم *** عشق تو را به سر برم

ور تو بگویی ام که نی *** نی شکنم،شکر برم


با تشکر از دوستانی که در این هفته کامنت گذاشتند و همراهی کردند:

وبلاگ انسجام -- وبلاگ یاوران ولایت -- وبلاگ درد دل و خاطره -- وبلاگ موسسه فرهنگی نوای علی اکبر(ع) -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ تخصصی حجاب -- وبلاگ تا صبح انتظار -- وبلاگ نای دلم -- وبلاگ پله پله تا ملاقات خدا -- سلما -- لینک باکس آفتاب باکس

۱ نظر ۲۲ شهریور ۸۶ ، ۱۱:۳۱
حسن میثمی