کسب ِ روزی ِ عفیفانه
س 10، ش 87، 4 دق
امام حسن(علیه السلام) فرمودند: در طلب مانند شخص پیروز مکوش و مانند کسى که تسلیم شده به قدر اعتماد نکن. چون به دنبال کسب و روزى رفتن سنت است. و میانهروى در طلب روزى از عفت است. و عفت مانع روزى نیست. و حرص موجب زیادى رزق نیست. به درستى که روزى قسمت شده و حرص زدن، موجب گناه مىشود. [تحف العقول، ص236]
روزهایی که جیب و محتویاتش کمی سبکی میکند، دائم ذهنم شخم میخورد. مثلا اینکه «کاش بهجای کار فرهنگی میرفتم در یک شرکت تبلیغاتی تا پولی به جیب بزنم» یا «من که اقتصاد خواندهام جایم اینجاست یا در بورس و بانک؟»
اینکه مثلا بشنوی فلان فامیل ماشین چند صد میلیونی خریده یا مثلا چند روز رفته سواحلی در خارج تا صفایی بکند، بدجور آدم را قلقلک میدهد. در اینحد که بزنی زیر میز و بگویی «این هم زندگیه ما داریم؟»
اینکه این روزها دنبال چند صفر بیشتر، دست به هر کاری نزنیم، خیلی مردانگی میخواهد. اینکه برای سیر کردن شکم، سربهزیر باشی، یک تهمت گنده میچسباند روی پیشانیات که «زرنگ نیستی پسر!»
ما هنوز باور نکردهایم که «روزی قسمت شده». یعنی مثلا اگر فلان فامیل ماشین شاسی بلند خریده، حتما روزیاش بوده که خریده و اگر ما شاسی بلند نداریم، حتما روزیمان نبوده، گفتنش به همان اندازه راحت است که عمل کردنش سخت!
این حرفها را آدم تا وقتی وارد گود زندگی نشده، از حفظ است. اما وقتی وارد گود بشوی، سخت که برای چند صفر بیشتر حرص نزنی، سرت را پایین بگیری و خدا را شکر کنی و از طرف دیگر هم ننشینی بیرون گود و بگویی «هر چه پیش آید خوش آید».
اصلا عفیف بودن در کسب روزی هم خودش درجهای است که عرفا احتمالا فراموش کردهاند لحاظ کنند!
- بهانه این نوشته، دیدن فیلمی بود به نام «خط ویژه» که اینجا دربارهاش بیشتر نوشتهام.