سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی بیست و دوم-بها:2 دقیقه
بسم الله
دنیا تا چه حد می تواند بی وفا باشد...؟
خداحافظ ای شهر،ای همه نامردمی
مشق شب:بدون هیچ شرح اضافه ای...
امام حسن(علیه السلام)فرمودند:
سوگند به خداوند!هر کس ما را دوست داشته باشد،اگر چه در دورترین نقاط مانند دیلم اسیر باشد،دوستى ما براى او مفید است.همانا محبت ما گناهان فرزندان آدم را از بین مىبرد،همان طور که باد برگ درختان را مىریزد.
بحار الانوار ،ج44 ،ص24
|
1.
از خانه بیرون آمد.حسن را روی این شانه اش نشانده بود،حسین را روی آن یکی.لبخند می زد.گاهی این را می بوسید،گاهی آن را.گفتم:"یا رسول الله!خیلی دوست شان داری؟"
فرمود:"بله!هر کس دوست شان داشته باشد،را هم."1
***
2.
جمعه،21رمضان،سال 40 هجری.
امام بر فراز منبر بود.مردم دسته دسته می آمدند و بیعت می کردند.شرط کرد با هر که در جنگم جنگ کنید و با هر که در صلحم صلح کنید.مردم پذیرفتند.2
***
3.
-عده ای مسلمان ظاهر نما آمدند برای دادن شعار.
-عده ای حریص و آزمند آمدند برای کسب غنائم.
-عده ای از بازماندگان صفین آمدند برای گرفتن انتقام.
-عده ای از خوارج آمدند برای کشتن معاویه.
-عده ای متعصب قبیله ای آمدند،برای تصفیه حساب های شخصی.
-تعداد انگشت شماری شیعه.
همه با هم شدند سپاه امام.3
***
4.
گفتند:"تو جانشین پدرت هستی و وصی او،هر دستوری داری بفرما.هر چه بگویی انجام می دهیم."
فرمود:"دروغ می گویید.به پدرم که بهتر از من بود وفا نکردید.به من وفا کنید؟!"
راست می گفت.وسط جنگ رهایش کردند.4
***
5.
رشوه های نهانی معاویه که رسید،دست از جنگ کشیدند.گفتند:"درگیری با معاویه درست نیست،او هم مسلمان است."
سکه ها که بیش تر شد به معاویه نوشتند:"حاضریم حسن بن علی را دست بسته تسلیمت کنیم."5
***
6.
باور کردنی نبود.وقتی شهید شد خیلی ها برایش گریه کردند.حتی بعضی از دشمنانش،مثل مروان بن حکم.باور کردنی نبود.6
پی نوشت ها:
1.غریب آفتاب،مریم کریمی،مرکز آفرینش های ادبی قلمستان(جلد 4 از مجموعه ی 14 جلدی چهارده خورشید و یک آفتاب)،ص9
2.همان،ص83
3.همان،ص87
4.همان،ص90
5.همان،ص91
6.همان،ص100
و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ لطف کردند:
وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ ابوالقاسم -- وبلاگ چیستا -- مهاجر -- وبلاگ مبارز -- سایت زیر باران -- وبلاگ اثبات ما -- وبلاگ من خلوت نشین -- وبلاگ انسان نقره ای