ما دانشجویان انتظار داریم در رابطه با این مقوله حوزویان گام اول را بردارند و حوزویان هم به دلایل مختلف از انجام این کار سرباز می زنند شاید هم ترس از این را دارند که مقبولیت کافی را در میان قشر دانشجو نداشته باشند.
چرا دغدغه حضرت امام خمینی(ره) که شهید مفتح(ره) گام های اساسی در رفع این دغدغه برداشتند حال دیگر برای ما حکم نمادین پیدا کرده؟
دانشجویان به طلاب به عنوان افرادی بسته و مرتجع می نگرند که جز ضرب ضربا چیز دیگری نمی دانند و مشکل آنها فقط بر سر این است که شیئ متنجس با دو بار شستن پاک می شود یا سه بار و طلاب دانشجویان را افرادی بی دین و سطحی نگر می دانند که فقط به فکر قیافه ظاهری خود هستند و دانشگاه برای آنها تفریح گاهی بیش نیست.
چرا باید جو بی اعتمادی بین این دوقشر واقعا فرهیخته و آگاه ایجاد شود و ایجاد خندقی کند.
حضرت امام خمینی(ره) در نطقی در نجف اشرف فرموده اند:« آنهایی که دارن الان برای اسلام کاری می کنند و چیز می نویسند حتما یه خطایی هم کرده اند، خطایش را رفع کنید طرد نکنید هی منبر نروید و بد بگویید. آنها هم توی حبس رفته اند،آنها هم زجر دیده اند،آنها هم تبعید شده اند، آنها هم بیرون مملکتشان هستند،آنها هم جرأت نمی کنند وارد مملکت شوند. آنها شما را جدا کنند که این نمی دانم مرتجع است و قدیمی! شما هم آن طرف بگویید که این نمی دانم دانشگاهی است و بی دین است و این نمی دانم چطور و فلان. نخیر غلط است اینها، هر دو با هم دست برادری بدهید و دست برابری. مسائلتان را طرح کنید.»
هیچ نهادی نمی تواند بین حوزه و دانشگاه واسطه شود تا سوء تفاهمات از بین برود مگر خود دانشجویان و طلاب.
دانشگاهیان باید بدانند کسانی که وارد حوزه می شوند در همین اجتماع زندگی می کنند و پا روی همین زمینی می گذارند که ما در آن رفت و آمد می کنیم.! آنها اگر فقط ضرب ضربا هم بخوانند عمقی بر روی دروس خود کار می کنند و این را بهتر از من و شما می دانند که دروسی که تعلیم می بینند دون عمل هیچ تأثیری بر روح و جان انسان ها نمی گذارد و این را حداقل روزی یک بار از اساتید خود می شنوند که اگر بر قلمرو دل خود نتوانید حکومت برانید چطور می توانید وارد قلوب مردم شوید؟ و در جهت به کار بردن توصیه استاد تلاش می کنند. و متوجه این باشیم در هر قشری و صنفی انسان های خوب و بد وجود دارد و بدانیم که اگر روی پارچه سقیدی لکه ای هرچند محو بیفتد بیشتر جلوه گری می کند و نمایان می شود به همین خاطر قشر روحانیت که داعیه دار علمداری اصول و عقاید اسلامی را دارند بیشتر زیر ذره بین می باشند.
همچنین طلاب باید متوجه این مسأله باشند که فقط شما نیستید که دغدغه دین و اسلام را دارید بلکه همین دانشجوی به ظاهر لاقید در ذهن خود مبارزه با نفس و انجام عبادات خدا را خطور می دهند و در جهت عمل کردن آن گام بر می دارند. و این سؤال را از خود بپرسید که یک دانشجوی 20 الی 26 ساله مگر چقدر باید آلوده شده باشد تا نستحق هدایت نباشد. شاید پیام رسانی شما ایراد و اشکال داشته باشد. اگر پیامبر اکرم(ص) در این عصر زندگی می کردند از همان روش های گذشته جهت بیدار کردن فرت انسان ها استفاده می کردند؟
به هر حال اختلاف سلیقه نباید باعث جدایی ما و طلاب شود چون بهتر از هرکس می دانیم که به هم نیاز داریم.
والسلام