می خواهم آدم بمانم
سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی چهاردهم-بها:2 دقیقه
بسم الله
ماه مبارک رمضان هم تمام شد
می خواهم آدم بمانم
یکم-مثل دانش آموزی که غروب سیزدهم فروردین،دلش می گیرد که چرا تکالیف نوروزی اش را انجام نداده است،دلم گرفته و شور می زند.یک کم ترس هم دارم.از چه؟نمی دانم!
دوم-یک ماه خوردم و خوابیدم.این را هم می گذارم روی یازده ماه دیگر.می شود دوازده ماه خوردن و خوابیدن.البته می گویند این ماه با هزاران هزار ماه برابری می کند.یعنی به عبارتی می شود هزار و یازده ماه.تو بگو یک عمر.چه کار دارم می کنم؟تو می فهمی من چه می گویم؟خودم هم نمی فهمم،دیگر چه انتظاری از توست؟!
سوم-می گویند هر کس از این ماه آمرزیده نشده بیرون برود،شقی است.دلیل ترسم هم همین است.می ترسم بانگ عید فطر را سر دهند و من هنوز...
چهارم-دلم گرفته و شور می زند.از این که نکند آخرین ماه مبارک رمضانی باشد که در این دنیا نفس می کشم...
پنجم-چه دارم بگویم؟در مقابل حضرت دوست جز چند آیه روخوانی و سه شب قدر چه دارم که ببرم؟ماه رمضانی که - مانند هر سال - با دیدن سریال های تلویزیونی گذشت.حتما انتظار داری او هم برای دیدن حاج یونس فتوحی و هستی و این ها برایت ثواب های کثیر ثبت کند.خدایا!هیچ ندارم.چه کنم؟
ششم-یارب!لبیک نگفتن های ما را ببخش.کاهلی ما را نادیده بگیر.می دانم که هر سال این را می گویم.اما...خودت گفتی صد بار اگر توبه شکستی...
هفتم-می گفت ماه مبارک رمضان یک نماد است.یک ماه تمرین است برای ماه های دیگر.معبودا!چه کنم که برای یازده ماه دشواری،توشه ای بر نچیدم.تو یاورم باش...
هشتم-مرا دریاب که دل دریایی من بی تو مرداب است...
مشق شب:تمام شد........و من مسابقه را باختم.خوش به حال تو...
امام حسن(علیه السلام)فرمود:
خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.پس عده اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.
تحف العقول:ص 234، س 14
من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 511، ح 1479
با تشکر از دوستان خوبم که این هفته هم تنهایم نگذاشتند.
وبلاگ تا صبح انتظار -- وبلاگ کاغذ کاهی -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ پیک گردان -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ حیات خلوت -- ناشناس -- وبلاگ بسیجی شهید محمد عبدی -- وبلاگ امام حسن مجتبی(علیه السلام)