عجب رسمیه رسم زمونه*** قصه باد و برگ خزونه*** می رن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه*** کجاست اون خونه،چی شد اون کوچه*** آدماش کجان، خدا می دونه***
حاجآقای تهرانی میفرمود که به هر دلیلی این زلزله اومده باشه از رحمت خداست... حتی اگر عذاب باشه باید خدا رو شکر کرد که حسابها رو این دنیا تسویه کرده و کار رو به آخرت نگذاشته ... یا حق
شب از شور شباهنگان نخفتم......سحر پیغامشان با زهره گفتم....به سار سوخته دمسازشان دل....از آتش می زد و خون می شنفتم.(مهدی اخوان ثالث) در پناه خدا .~~~مریم~~~
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
از مطالب دیگرت هم خیلی لذت بردم خیلی